جدول جو
جدول جو

معنی خواجه علی - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه علی
(خوا / خا جَ / جِ عَ)
دهی است از دهستان پیران بخش حومه شهرستان مهاباد. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و سالم. آب آن از رود خانه بادین آوا و محصول آن غلات و توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا جَ / جِ وَ)
دهی است از بخش دهذرشهرستان اهواز، این دهکده کوهستانی و معتدل است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی زنان گیوه چینی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ پَ)
دهی است از دهستان لادیز بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ کَ)
دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی. این دهکده در دامنۀ کوه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 200 تن سکنه. آب آن ازرود خانه بابل و چشمۀ امیرکلا و محصول آن برنج و نیشکر و ابریشم و غلات و کتان و صیفی است. شغل اهالی زراعت و از صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و نخ و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ یِ فَ لَ)
کنایه از آفتاب است، کنایه از مشتری. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز. این دهکده کوهستانی با آب و هوای معتدل و دارای 328 تن سکنه است. آب آن از چشمه ورود و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گَ جَ / جِ قَ عَ / عِ)
دهی است از دهستان رحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه. واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و 2هزارگزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به شاهین دژ. واقع در جلگه و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 568 تن است. آب آن از زرینه رود تأمین میشود. محصول آن غلات، چغندر، حبوبات، کشمش و برنج و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. این دهکده کوهستانی با هوای معتدل و سالم و 165 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و کرچک و بادام و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ لَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. این دهکده کوهستانی با آب و هوای معتدل و 536 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخود است. شغل اهالی زراعت و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. در سه محل بفاصله 2هزار گز بنام خواجه لر بالا و پائین و وسط مشهور است. سکنۀ خواجه لر پایین 181 تن و وسط 231 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند. این دهکده کوهستانی با هوای معتدل است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ هَِ)
خواجه علی قهستانی، وی ملقب به علاءالدین بود و اصلش از قهستان است سپس به خوارزم رفت و به ملازمت در گاه امیرتیمور گورکانی پرداخت و منصب خازنی او را به عهده گرفت. پس از درگذشت امیرتیمور، عمال دیوان میرزا شاهرخ شروع به محاسبۀ خزانه کردندو مبلغ دوهزار تومان کسری یافتند و میرزا شاهرخ خواجه علی را به این علت به زندان افکند. وی را فرزندی بود به نام نعیم الدین نعمه الله ، که با آنکه در علم سیاق و حساب تبحر زیاد نداشت توانست اشتباه بودن این محاسبه را درک کند و مبلغ کسری را به دویست تومان برساند. چون میرزا شاهرخ بر این امر آگاه شد خواجه علی را عفو کرد و این فرزند او بدین وسیله به دربار میرزاشاهرخ وارد شد. (از دستورالوزراء خوندمیر ص 372)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ عَ)
دهی است از دهستان بهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 180 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن محمد (خواجه...) ممدوح منوچهری دامغانی شاعر:
از دولت آن خواجه علی بن محمد
امروز گلاب است و رحیق است در انهار.
منوچهری.
این شخص ظاهراً همان علی بن عمران ممدوح منوچهری است. رجوع به علی عمرانی (ابن محمد...) شود. (از دیوان منوچهری چ 2 دبیرسیاقی ص 320)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن صدرالدین موسی (شیخ خواجه...) وی از صوفیان سلسلۀ صفویه است که پس از پدرش صدرالدین موسی، به ارشاد طبقۀ صوفیه منصوب گشت. و در اواخر عمر به قصد حج به زیارت کعبه رفت و فرزندش شیخ ابراهیم را به جانشینی خویش گماشت و در بازگشت از حج، در راه مریض شد و درگذشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 423). و رجوع به علی سیاه پوش شود
لغت نامه دهخدا